اسامي فوت شده‌هاي خرم‌آباد لرستان در اسفندماه 1395

رقيه اميري
توكل رادمان
بانو حيدري‌نژاد
نصرت‌الله پژوهنده
حميده بيرانوند
محمدرحيم رشنو
همت پاك‌نيا
آذر دالوند
احمد جاني‌كبوديان
وجيه‌الدوله سليمان‌پور
خدامراد بسطامي
سنگين تلوري
معصومه اسكندري
نجيمه كلبي‌دلفان- قبرستان چگني
محمدجواد سهرابي
شاه‌رضا بيرانوند فرزند صيدرضا- طايفه باراني‌بيرانوند- قبرستان روستاي رستم‌خاني بيران‌شهر
سبزبانو دريكوند
پري سپهوند
علي كرمي- قبرستان رباط
حمیده سياه‌منصور فرزند پاپی

ملک‌زاده عیدی‌نژاد فرزند بخشی

ملوس‌خانم کوچکی فرزند محمد

کشور هابیلی فرزند پنج‌شنبه

محمد منصوری‌نژاد فرزند محمدقلی

شاصنم سگوند فرزند علی

نرگس خسروی فرزند مرک‌علی

ملک کمالوند فرزند مرادی

حسین رهگذر فرزند حامد

فریده ربیع‌نژادی فرزند احمد

ماهی‌طلا فرهادی فرزند اسد‌بگ

اشرف بداق فرزند یوسف

امین آزادی‌تبار فرزند علی‌محمد

علی‌محمد خسرویانی فرزند عزیز

صبا حسنوندی فرزند اکبر

فرصت شکری فرزند یوسف

عابدین بختیاری فرزند حسن

نازدولت رحیمی‌نسب فرزند سبز‌مراد

فاطمه کیماسی‌هابیل فرزند حسین

نادیا کیماسی‌هابیل فرزند حسین

صید‌میرزا سیاه‌منصور فرزند جان‌محمد

کافیه ایمانی‌زاده‌میر فرزند علی‌عسکر

احمد سوری فرزند ابراهیم‌بک

فاضل سکوند فرزند بابا‌مراد

برخوردار نادمی‌چگنی فرزند پاپی‌کرم

محمدعلی صحرایی فرزند ابراهیم

عصمتی پس‌مار فرزند صید‌رضا

خاور احمدوندی فرزند آزاد‌خان

حسین شیدایی فرزند جعفرقلی

عالی تیموری فرزند کریم

پیرمراد مبارک‌سالاری فرزند مبارک

غلامحسین شکری فرزند حسن

گل‌آفتاب زهابی فرزند کرم‌رضا

نوشنبه نادری فرزند نور‌خدا

ناصر مدرسی فرزند محسن

تاجه نیازی فرزند مرادعلی

عشرت ذهنی‌مقدم فرزند حاجی

علی‌رضا صفای‌زاده فرزند علی حسین

سجاد فرضی فرزند نجات‌علی

سیده‌فرشته فتحی فرزند سید‌موسی

محمد شعبانی فرزند شیخ‌علی

صمد شاهیوند فرزند عزیز‌بیگ

زهرا موسوی‌ناصر فرزند صید امان‌الله

سید‌اصغر موسوی‌نیا فرزند سید‌بهرام

علی‌خان نادری فرزند صید‌احمد

ولی‌جان بیرانوند فرزند ولی

سرهنگ نصیری فرزند علی‌محمد

شاه‌محمد بابا‌حسینی فرزند یاره

مسلم بسطامی فرزند عبدالله

احسان شاهیوند فرزند محمدرضا

سکینه‌خانم علی‌اکبریانی‌فرد فرزند محمدتقی

لقا امینی فرزند علی‌مراد

صید‌مراد مرادی فرزند بگ‌مراد

کبری اسماعیل‌وند فرزند عسگر

پرویز بیرانوند فرزند حیدر

حشمت‌الله نامدادی‌چشمه فرزند کرم‌حسین

الیاس نورالهی فرزند حاجی‌مراد

عارف موید فرزند رمضان

حمیده سیاه‌منصور فرزند پاپی

طوبی ذبیحی فرزند روح‌الله

گل‌آفتاب حیدری‌توداری فرزند الفت

رامین صیدی‌رومیانی فرزند محمد

ماه‌دولت ویس‌کرمی فرزند پنج‌شنبه

یدالله یاسمیان فرزند اسد

روح‌الله دلفانی فرزند صید‌محمد

اسدالله موسیوند فرزند شاه‌ولی

سجاد عادلی‌نژاد فرزند شنبه

بیگ‌رضا بیرانوند فرزند صید‌احمد

ایمان نادری فرزند رحیم

علی کهزادی‌نیا فرزند لطیف

نقره سپهوند فرزند چراغ‌علی

پرند رحمتی فرزند فرزاد

گوهر‌طلا طرهانی فرزند نورعلی

فوزیه فلاوندی فرزند باقر

شامراد پاپی فرزند درویش

حمید عیدی فرزند موسی (از اولين خرم‌آبادي‌ها كه سال 1354 دكتراي منقول و معلوم گرفت)

هانا اسدی‌عبدی فرزند خدایار

آغابانو طولابی فرزند محمدجعفر

ساعد‌بانو غلامیان‌خرم فرزند غلام

محمدرضا عیدی‌پور فرزند ربیع

فانوس بیرانوند فرزند پیرزاد

معصومه واحدی فرزند حاجی‌علی

محمدجعفر یاری فرزند محمد

مبین جوزی‌طلایي فرزند احمد

محمد امامی فرزند داریوش

حسین سیامی فرزند بابا

سلیمان خان‌میرزایي‌فرد فرزند عبدی

مجید رجبی فرزند شارضا

نجات‌علی شادابی‌چگنی فرزند درویش

مرتضی ساکی فرزند نعمت‌الله

صید‌کاظم صادقیان فرزند جمعه

منیر فخری‌نژاد فرزند جواد

رضا کوشکی فرزند ماشاءالله

کردعلی رشیدی فرزند جاروبکار

خان‌زاده خدایان فرزند علیرضا

قدم‌خیر رستم‌ثانی فرزند طاهر

امین دریکوند فرزند عصمت‌الله

نصیری بهاروندی فرزند علی

عزیزعلی ابراهیمی‌قنبری فرزند نبی

محمد میر‌دریکوند فرزند کریم

عبدالله مهرپور فرزند علی‌مراد

هما میرزایي فرزند لطیف

خورشید محمد‌پور فرزند ابوالمحمد

کرم‌علی محمدی فرزند برات‌علی

شاصنم رزاقی‌فرد فرزند رضاخان

منیره بیرانوندها فرزند داراب

رضا بازگیر

علی‌مراد رضایی‌زیر‌طاق فرزند علی‌رضا

کرم‌الله بداق فرزند کرم‌خدا

رضاعلی محمودوند فرزند رستم

یدالله عادلی فرزند حسین

حمیده نیازی فرزند بساط‌علی

شیرمحمد هراتی‌بیرانوند فرزند محمد

یارمراد دارابیان‌مرادآباد فرزند میکاییل

قنبر کردعلیوند فرزند کریم

نصرت شمسی‌آبی فرزند زیدعلی

علی‌قدم کرمی‌ذوغالی فرزند نریمان

محمد دالوند فرزند محمدحسین

طهمورث سپه وندی فرد فرزند مرادخان

یدالله کمالوند فرزند نامدار

اسفندیار بیگ‌محمدی فرزند شاحسین

صنم دلیران فرزند نورمراپ

خسرو میرزایی‌رشنو فرزند رضاعلی

ملک‌شیر عبدی‌بسطامی فرزند محمدعلی

سیده‌تاجی ندروند فرزند سیدمحمد

عزت‌الله (داريوش) رازمند فرزند نقی

مریم بلیلوند فرزند یارحسین

صفی‌الله خورشیدوند فرزند عیسی

علی اسد‌پور فرزند سعادت‌بک

قاسم شکوندی فرزند ولی

نازطلا محمدزاده‌هابیل فرزند گنج‌علی

 امیر مرادی‌چگنی فرزند علی‌محمد

خدیجه رحیمی‌روش فرزند خسرو

صفر لطیفی‌کرد‌خوردی فرزند احمد

علی‌محمد پای‌نوران فرزند علی‌عسگر

کیمیا اسکندری فرزند علی‌محمد

داریوش کولیوند فرزند علی‌صفر

علی بیرانوند فرزند فضل‌الله

علی‌احمد یاریان‌فعلی فرزند حسن‌بک
منيره بيرانوند فرزند داراب - قبرستان طالقان
رضا بازگير فرزند ميرولي
خورشيد محمدپور فرزند ابوالمحمد
كرم‌علي محمدي فرزند برات‌علي
هما ميرزايي فرزند لطيف (همسر مرحوم نصير رشيدي و مادر وحيد رشيدي شهردار اسبق خرم‌آباد)
شاه‌صنم رزاقي
عبدالله مهرپور فرزند علي‌مراد – قبرستان كمالوند
امين دريكوند فرزند عصمت‌الله

خبر: كيوان آقايي

اعضاي هیات اجرایی انتخابات شوراي اسلامي شهر خرم‌آباد انتخاب شدند

جلسه هیات معتمدین (با نظر فرمانداري) جهت تعیين هيات اجرايي انتخابات پنجمين دوره‌ي شوراي اسلامي شهر خرم‌آباد به رياست "اسد عبدالهي" فرماندار خرم‌آباد برگزار شد.

 بعد از اخذ آرا، افراد زير با بالاترين راي به ترتيب به عنوان هيات اجرايي انتخابات شوراي اسلامي شهر تعيين شدند:

 

1- اكبر فريد (نماينده اسبق خرم‌آباد در چهارمين دوره مجلس شوراي اسلامي و پزشك)

2-  رحمت هاشمی (؟ سوابقي از وي در اينترنت يافت نشد)

3- حمید رحمان‌پور (مدير اسبق آموزش و پرورش ناحيه دو خرم‌آباد در سال 1384)

4- بهمن پاکزاد (فرمانده اسبق انتظامي شهرستان خرم‌آباد از 1389 تا 1391)

5- علی‌باقر طاهري‌نیا  (عضو هيأت علمي دانشگاه بوعلي همدان‌- مدرس ادبيات عرب)

6- اصغر مختاری (معاون اسبق فرمانداري خرم‌آباد ؟ 1386 و مدير كاروان زيارتي)

7- علی جهان‌آرا (عضو مستعفي چهارمين دوره شوراي شهر خرم‌آباد و مدير كل كنوني كتابخانه‌هاي عمومي لرستان)

8- اکبر بیرانوند (مدير اسبق جهاد كشاورزي خرم‌آباد ؟ 1392)

 

* علامت ؟ يعني اين كه مطمئن نيستم همان شخص بوده و ممكن است تشابه اسمي باشد

* دو دوره اخير اسامي كامل داوطلبان ثبت نام شده ابتدايي و كانديداهايي نهايي شوراي شهر و مجلس خرم‌آباد را به طور كامل منتشر مي‌كردم.
اميدوارم حالا كه مدتي است از كار خبري دل‌زده شده و دوري گزيده‌ام، خبرنگار صاحب‌ذوقي در اين شهر پيدا شده و اين كار را ادامه دهد تا آرشيو در گذر تاريخ ناقص نماند.

قدمت سکونت در دره تاریخی خرم‌آباد به 54 هزار سال افزایش یافت

سرپرست گروه کاوش باستان‌شناختی غار کلدر اعلام کرد: بر اساس آخرین نتایج کاوش‌های باستان‌شناسی غار کلدر، قدمت سکونت در دره خرم‌آباد به 54 هزار سال رسید.
به گزارش پایگاه خبری یافته، دکتر "بهروز بازگیر" با اعلام این خبر گفت: نتایج کشفیات منحصربه‌فرد هیات مشترک ایرانی-اسپانیایی از کاوش باستان‌شناختی غار کلدر واقع در شهرستان خرم‌آباد، منجر به شناسایی قدیمی‌ترین شواهد فرهنگی از دوره پارینه‌سنگی جدید در ایران شد.
وی افزود: پیشتر بر اساس نتایج به دست آمده از کاوش‌های صورت گرفته توسط دیگر باستان شناسان داخلی و خارجی، قدمت دره‌ی خرم‌آباد اندکی بیشتر از 40 هزار سال تخمین زده می‌شد، ولی نتایج کاوش اخیر، نشان می‌دهد که گذشته از لایه‌های پارینه‌سنگی میانه، تاریخ‌نگاری‌های مطلق به‌دست‌آمده از دانشگاه آکسفورد انگلستان که بر روی نمونه زغال‌های مکشوفه از لایه‌های پارینه‌سنگی جدید غار کلدر انجام گرفته، قدمتی بیشتر از 54 هزار سال دارند.
بازگیر تصریح کرد: این کشفیات که به‌تازگی در قالب مقاله‌ای مفصل در یکی از 10 مجله برتر علوم چند رشته‌ای دنیا (Scientific Reports) انتشاریافته، کشور ایران را در زمره نخستین زادگاه‌های انسان‌های هوشمند (Homo-Sapiens) که توانستند برای اولین بار به قاره اروپا مهاجرت کنند، قرار داد.
به گفته این پژوهشگر موسسه دیرین‌بوم‌شناسی و تکامل اجتماعی بشر کشور اسپانیا، مقاله مذکور حاصل 2 سال مطالعات انجام‌ گرفته بر روی آثار مکشوفه از کاوش باستان‌شناختی غار کلدر است که با مشارکت 19 محقق بین‌المللی و در قالب تفاهم‌نامه علمی مابین موسسه اسپانیایی با پژوهشکده باستان‌شناسی ایران و با همکاری فرانک بحرالعلومی و مولود سادات عظیمی از متخصصان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور صورت پذیرفته است.
وی افزود: تا به امروز اکثر دانشمندان و متخصصان این دوره، غرب آسیا به‌ویژه منطقه لوانت را محتمل‌ترین خواستگاه و منشأ انسان‌های هوشمندی می‌دانستند که برای نخستین بار موفق شدند به قاره اروپا مهاجرت کنند، اما شواهد به دست آمده از تحقیقات غار کلدر، این فرضیه را که منطقه لوانت تنها مسیر مهاجرتی و یگانه خواستگاه انسان مدرن باشد را مورد تردید جدی قرار داده و نشان می‌دهد که پژوهش‌های بیشتری به‌ منظور بازنگری فرضیه‌های پیشین لازم است.
وی از میان مهم‌ترین محوطه‌های باستانی در منطقه لوانت که تا کنون حاوی قدیمی‌ترین سنگ ابزارهای مکشوفه از انسان‌های هوشمند بودند، به سایت کسار اکیل Ksar Akil (واقع در کشور لبنان) و غار منوت Manot در فلسطین اشاره کرد و اظهار داشت: وجود نهشته‌های باستانی (بیشتر از نیم متر) در لایه زیرین غار کلدر، نشان از سکونت بسیار فراتر از 54 هزار و 400 سال جوامع شکارگر و گردآورنده غذا در این غار را دارد.
بازگیر بیان داشت: با توجه به تاریخ‌نگاری صورت گرفته از غار هومیان که نزدیک‌ترین محوطه تاریخ‌نگاری شده به غار کلدر محسوب می‌شود، شاید بتوان تاریخی نزدیک به 148 هزار سال را برای لایه‌های زیرین غار کلدر خرم آباد (که مربوط به دوره پارینه‌سنگی میانه می‌باشند) متصور شد، هر چند که سال‌یابی مدرن شاید تاریخی قدیمی‌تر یا جدیدتر از هومیان را نشان دهد.

 وی ادامه داد: تا کنون تاریخ مطلق شروع یا پایان هیچ‌کدام از ادوار پارینه‌سنگی ایران (پارینه‌سنگی قدیم، پارینه‌سنگی میانه و پارینه‌سنگی جدید) مشخص نشده بود، لذا نتایج به دست آمده از غار کلدر نقطه عطفی در تاریخ این مطالعات و جایگاه ایران در پژوهش‌های پارینه‌سنگی جهان به عنوان کریدوری مهم برای مهاجرت و پراکنش انسان‌های هوشمند به قاره اروپا محسوب می‌شود.

این پژوهشگر، نتایج گاه نگاری‌های مطلق از لایه 4 غار کلدر را از قدیمی‌ترین تاریخ‌های به دست آمده از دوران پارینه‌سنگی جدید در ایران دانست و عنوان کرد: با استناد به اهمیت‌های برشمرده شده و نظر به جایگاه غار کلدر در مطالعات عمومی سیر تطور انسان مدرن و با توجه به وجود نهشته‌هایی با شواهد فرهنگی مربوط به انسان های نئاندرتال در این محوطه، مذاکرات مقدماتی با طرف‌های اروپایی در خصوص پتانسیل بالای این محوطه برای ثبت جهانی آن انجام گردیده است که با حمایت و پیگیری جدی مسئولین، این مهم نیز دور از دسترس نخواهد بود.

ق️ابل ذکر است غار کلدر در نزدیکی دهستان رباط نمکی، روستای قلعه سنگی (شمال شهر خرم‌آباد) واقع شده است

این اثر در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۸۷۹۶ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است




🔴 جزئیات دیگری در مورد محوطه باستانی کلدر خرم‌آباد

از نخستین زادگاه های انسان هوشمند در جهان

نتایج کاوش باستان شناختی غار کلدر در دره خرم آباد نشان داد این منطقه در زمره نخستین زادگاه‌های انسان‌های هوشمند جهان بوده است که بعدها برای اولین بار موفق به مهاجرت به قاره اروپا شدند.
نتایج کشفیات منحصر به فرد هیات مشترک ایرانی-اسپانیایی از کاوش باستان شناختی غار کلدر خرم آباد به تازگی در قالب مقاله ای مفصل در یکی از 10 مجله برتر علوم چند رشته ای دنیا به نام Scientific Reports انتشار یافت.
مقاله یاد شده حاصل 2 سال مطالعه بر روی آثار کشف شده از کاوش باستان‌شناختی غار کلدر است که با مشارکت 19 محقق بین المللی و در قالب تفاهم‌نامه علمی بین موسسه اسپانیایی با پژوهشکده باستان‌شناسی ایران و با همکاری "بهروز بازگیر"، "فرانک بحرالعلومی" و "مولود‌سادات عظیمی" از متخصصان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری انجام شد.
تا امروز بیشتر دانشمندان و متخصصان این دوره، غرب آسیا به ویژه منطقه "لوانت" (شرق مدیترانه شامل کشورهای: لبنان، فلسطین، اردن و سوریه) را محتمل ترین خاستگاه و منشاء انسان های هوشمندی می‌دانستند که برای نخستین بار موفق به مهاجرت به قاره اروپا شدند اما شواهد به دست آمده از تحقیقات غار کلدر خرم‌آباد، این که منطقه لوانت تنها مسیر مهاجرتی و یگانه خاستگاه انسان مدرن باشد را مورد تردید جدی قرار داده و نشان می‌دهد که پژوهش‌های بیش‌تری برای بازنگری فرضیه‌های پیشین لازم است.
از میان مهمترین محوطه‌های باستانی در منطقه لوانت که تا کنون محل کشف قدیمی ترین سنگ ابزارهای انسان‌های هوشمند بودند می توان به محوطه کسار اکیل Ksar Akil در کشور لبنان و غار منوت Manot در فلسطین اشغالی اشاره کرد.
نتایج گاه نگاری های مطلق از لایه 4 غار کلدر قدیمی ترین تاریخ‌های به دست آمده از دوران پارینه سنگی جدید در ایران هستند
از دیگر نکات حائز اهمیت حضور نویسندگان سرشناسی همچون پروفسور "اودلد کربونل" باستان‌شناس سرشناس اسپانیایی، پروفسور "جان وندر ماد" دیرین‌شناس شهیر هلندی، پروفسور "مارسل اوت" باستان ‌شناس نامی بلژیکی و پروفسور "'تاماس هیگام" باستان‌شناس و تاریخ‌نگار سرشناس انگلیسی در خرم‌آباد بود که نقش فراوانی در اعتبار بخشیدن و بالا بردن ضریب علمی این پژوهش ایفا کردند
در تاریخ مطالعات پارینه‌سنگی صورت گرفته در ایران، این مقاله از نظر دارا بودن نویسندگان ایرانی و اعتبار انتشاراتی با ضریب اثربخشی 5.228 در رده بندی مجلات علمی دنیا، بالاترین جایگاه را در تحقیقات پارینه‌سنگی ایران به خود اختصاص داد.
جایگاه غار کلدر خرم‌آباد در مطالعات عمومی سیر تطور انسان هومو ساپین (انسان مدرن) و وجود نهشته‌هایی با شواهد فرهنگی مربوط به انسان‌های نئاندرتال (انسان نخستین و تنومند که نسل آنها 28 هزار سال قبل منقرض شد اما آمیزش‌هایی با انسان‌های هوشمند داشتند) در این محوطه، باعث شد مذاکرات مقدماتی برای ثبت جهانی کلدر با طرف های اروپایی انجام شود

 ب️ا حمایت و پی‌گیری مسئولین، ثبت جهانی محوطه باستانی کلدر خرم آباد دور از دسترس نخواهد

اولين ارتشبد و اولين سپهبد ايران چه كساني بودند؟/ آموزش درجه‌هاي نظامي

براي اين پست، مطلبي آموزشي در ارتباط با درجات نظامي قرار مي‌دهم، شايد كسي علاقه‌مند بود مطالبي در اين زمينه‌ بياموزد.

 

رده‌بندي جهاني درجه‌هاي نظامي(از رتبه ۱ تا ۲۱) و علامت‌هاي نصب شده توسط نظاميان ارتش ايران:

 

علامت

درجه

رده

لا و يك خط بالاي آن روي بازو

سرباز سوم(بي‌سواد)

1

لا و دو خط بالاي آن روي بازو

سرباز دوم(سیکل)

2

لا و سه خط بالای آن روي بازو

سرباز يكم(ديپلمه)

3

سه خط روی آستين(مچ)

سرجوخه

4

آرم ۸ روي بازو

گروه‌بان سوم

5

دو ۸ بالای هم روي بازو

گروه‌بان دوم

6

سه ۸ بالای هم روي بازو

گروه‌بان يكم

7

سه ۸ و يك خط زير آن‌

استوار دوم

8

سه ۸ و علامت مساوي‌زير آن

استوار يكم

9

يك ستاره كوچك روی شانه

ستوان سوم

10

دو ستاره كوچك روی شانه

ستوان دوم

11

سه ستاره كوچك روی شانه

ستوان يكم

12

چهار ستاره كوچك روی شانه

سروان(كاپيتان)

13

يك ستاره بزرگ روی شانه

سرگرد(ماژور)

14

دو ستاره بزرگ روی شانه

سرهنگ دوم

15

سه ستاره بزرگ روي شانه

سرهنگ(كُلنل)

16

آرم جمهوری اسلامی(الله)

سرتيپ دوم

17

آرم (الله) و يك ستاره كوچك

سرتيپ

18

آرم (الله) و دو ستاره كوچك

سرلشكر

19

آرم (الله) و سه ستاره كوچك

سپهبُد

20

آرم (الله) و چهار ستاره كوچك

ارتشبُد

21

 

تا درجه استواری، علامت درجه روي بازو نصب مي‌شود. از درجه‌ي ستوان سومي به بالا، درجه‌ها روي شانه‌ نظاميان نصب شده و فرد نصب كننده افسر تلقي خواهد شد. مثلاً ستوان سوم، یک ستاره‌ی كوچك روي شانه‌ي راست و يكی روی شانه‌ی چپ نصب مي‌كند.

ترفيع در درجه‌ها هر ۴ سال يك‌بار صورت مي‌پذیرد. فقط از درجه‌ي سرهنگ دومی به سرهنگ(سرهنگ تمام) این مدت ۳ سال است.

از درجه‌ي سرهنگ به بالا در ارتش ايران از واژه «امير» و در سپاه از كلمه‌ي «سردار» استفاده مي‌شود.

اين واژه‌ها جايگزين كلمه‌ي تيمسار (ژنرال) كه قبل از انقلاب به كار مي‌رفت گرديده است.

جالب اين‌ كه در دوره‌ي رضاشاه، استفاده از دو اسم سردار و امير براي افراد ممنوع شد! بر همین اساس در خرم‌آباد افرادي نظير سردار (جهانگير) توكلي، سردار (بهرام) طولابي، سردار (حسين) غلام‌رضايي، امير (ايرج) رستمي، امير (نامدار) عيلامي... مجبور به تعويض نام خود شدند!

***

 پس از تشكيل ارتش منظم در دوران حكومت رضاخان، حدود ۱۵۵ نفر تا پيروزي انقلاب به درجه‌ي سپهبدي رسيدند.

اولين ايشان، سپهبد احمدآقا اميراحمدي(قصاب لرستان) است كه در تاريخ يكم فروردين ۱۳۰۸ خورشيدي به پاس سركوب‌ مخالفینی چون اسماعيل‌آقا سيميتقو، ميرزا كوچك‌خان جنگلي، شيخ خزعل و به خصوص جریانات طوايف لرستان، مفتخر به کسب عنوان اولين سپهبد ايران شد و اتفاقاً كتاب خاطراتش نيز با همين عنوان به چاپ رسيد!

از زمان تشكيل ارتش منظم در ايران تا پيروزي انقلاب حدود هزار نفر نيز درجه سرتيپي تا ارتشبدی داشتند.

 10 سپهبد اول ايران به ترتيب عبارتند از:

احمد اميراحمدی، محمد شاه‌بختی(زکریا)، مرتضي يزدان‌پناه، محمد نخجوان(امير موثق)، امان‌الله جهان‌بانی، علی رزم‌آرا، علي‌اصغر نقدی، فرج‌الله آق‌اولی، فضل‌الله زاهدی و عبدالله هدايت.

عبدالله هدايت در يك مهر ۱۳۳۷ خورشيدي به عنوان اولين ارتشبد ايران برگزيده شد. پس از پيروزي انقلاب، تفويض درجات نظامي محدود به سرلشكر (رتبه ۱۹) شد و حداكثر درجه سرلشكري براي فرمانده‌ي كل سپاه پاسداران، فرمانده‌ي كل ارتش و همچنين فرمانده ستاد کل نيروهاي مسلح در نظر گرفته شد. فقط شهيد صياد شيرازي، با يك درجه تشويق به پاس شهادت، تنها سپهبد نيروهاي مسلح پس از انقلاب محسوب می‌شود. (تا زمان انتشار این مطلب)

همان‌طور كه عنوان شد عبدالله هدايت در سال ۱۳۳۷ به عنوان اولين ارتشبد ايران و رئيس ستاد بزرگ ارتشتاران منصوب شد. در آن دوره، درجه‌ي ارتشبدي، تحميلي بود كه مستشاران آمريكايی به ارتش ايران وارد آوردند.

ارتقاء درجه‌ي ارتشبدي به هدايت موجب رنجش عده‌اي از اميران ارتش نظير سپهبد يزدان‌پناه و سپهبد اميراحمدي (كه ۲۹ سال در درجه‌ي سپهبدي باقي مانده بود) گرديد.

هنگام طرح لايحه‌ی مربوط به آن در كميسيون مجلس سنا، اميراحمدي در حالي كه قسمتي از لباس خورد را درآورده بود، جاي چندين گلوله را به سناتورها نشان مي‌داد و ادعا داشت كه اين درجه بايد از آن او باشد! يزدان‌پناه با اعتراض شديد عنوان نمود: در زماني كه من درجه‌ي سرتيپي داشتم، عبدالله هدايت ستوان دوم بوده است. حال چگونه از لحاظ درجه بايد بر من ارشديت داشته باشد؟! (منبع: روزشمار تاريخ ايران، باقر عاقلی)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ارتشبد عبدالله هدايت فرزند غلام‌علي هدايت، مردي صحيح‌العمل، سليم‌النفس و وطن‌پرست بود كه معمولاً با آمریکایی‌ها در راه رسيدن به مقاصدشان در ايران مخالفت می‌نمود. به همين سبب  ۲۴ اسفند ۱۳۳۹ از رياست بزرگ ارتشتاران بازنشسته و سناتور شد.

وي ۶ شهريور ۱۳۴۱ به تحريك آمريكايي‌ها از سوي رژيم شاه بازداشت شد و ۲۲ فروردين ۱۳۴۷ به سن ۶۹ سالگي درگذشت. (منبع: خاندان‌های حكومتگر در ايران، باقر عاقلی)

تا زمان پيروزي انقلاب ۱۹ نفر شامل: عبدالله هدايت، عبدالحسين حجازی، بهرام آريانا، فتح‌الله مين‌باشيان، جعفر شفقت، فرج‌الله رسايي، فريدون جم، سعید اعزازی، غلام‌علی اويسي، نعمت‌الله نصيري، غلام‌رضا ازهاری، رضا عظيمي، محمد خاتمي، فضائل تدين، حسين فردوست، عزت‌الله ضرغامي، حسن طوفانيان، محمد هوشيار و عباس قره‌باغی (آخرين ارتشبد ايران) موفق به رسيدن تا درجه‌ی ارتشبدی شدند.

از اين جمع، یک نفر (رسایی) از نیروی دریایی، ۴ نفر از نیروی هوایی و بقیه از نیروی زمینی ارتش بودند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از لرستانی‌ها، تا كنون غير از سپهبد نصرالهی، سپهبد آذربرزين و سرلشكر بهاروند، هنوز كسی به درجه‌ي بالاتر از سرتيپي نرسيده است.

البته قبل از پيروزي انقلاب، پس از درجه سرهنگ، درجه سرتيپ تمام بود زیرا درجه سرتیپ دوم وجود نداشت و لذا اكنون درجه سرتيپ تمام معادل درجه سرلشكر قبل از انقلاب محسوب مي‌شود.

سرلشكر بهاروند سال ۱۳۴۲ رئيس دادگاه عالي ويژه اداره‌ی دادرسي ارتش ايران بوده است و بيش از اين اطلاعاتي در خصوص او در دست نيست.

 

سپهبد "عبدالمجيد نصرالهی" سال ۱۲۸۷ در منطقه هزار جریب از توابع بروجرد لرستان به دنيا آمد. وی اصالتاْ از طایفه‌ی دالوند تیره‌ی جشنیان و از عموزاده‌هاي خاندان "پورپرويز" است.

وي سال  ۱۳۰۹ وارد دانشكده افسري شد و در سال ۱۳۱۱ فارغ‌التحصيل گرديد. سال ۱۳۲۵ درجه سرهنگي، سال ۱۳۳۲ درجه سرتيپي، سال ۱۳۳۷ درجه سرلشكري و سال ۱۳۴۱ درجه سپهبدی دريافت كرد.

سپهبد نصرالهي فرمانده سپاه غرب و فرمانده ارتش يكم نيز شد. سال ۱۳۴۳ با سمت معاونت نيروي زميني ارتش بازنشست گرديد.

پس از بازنشستگي قريب ۳ سال يعني تا سال ۱۳۴۶ استاندار سيستان و بلوچستان بود. سرانجام ۱۲ تير ۱۳۵۹ در تهران درگذشت.

 

سپهبد عبدالله (شاپور) آذربرزين نيز كه پدرش نظامي بود سال ۱۳۰۸ در خرم‌آباد به دنيا آمد.

وي پس از پيروزي انقلاب اسلامی از ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ تا ۶ اسفند ۱۳۵۷ رئیس ستاد نیروی هوایی ملی ایران بود و پس از آن به انگليس و به آمريكا رفت و در بورلی هیلز کالیفرنیا اقامت گزيد و سرانجام آبان‌ماه ۱۳۹۴ درگذشت.

 

از نظاميان لرستان پس از انقلاب كه موفق به رسيدن تا درجه سرتيپي (معادل سرلشكري قبل از انقلاب) شده‌اند مي‌توان به سردار سرتيپ "عبادالله عبدالهي" اهل دلفان كه از اسفند ۱۳۹۲ تا كنون فرمانده قرارگاه سازندگي خاتم‌الانبياء است و سردار سرتيپ "روح‌الله نوري" فرمانده سپاه ثارالله كرمان و فرمانده سابق تيپ ۵۷ سپاه لرستان در دهه‌ ۶۰ اشاره كرد كه اهل ازنا لرستان است.

 

همچنين گفته مي‌شود امير سرتيپ "كيومرث حيدري" فرمانده نيروي زميني ارتش نيز اصالتا اهل دلفان لرستان و متولد ۱۳۴۳ در هرسين كرمانشاه است و امير سرتيپ "اسدالله حيدري" نيز متولد ۱۳۲۳ در خرم‌آباد است كه اكنون رئیس کانون بازنشستگان نیروهای مسلح ايران مي‌باشد.

 پژوهش: رضا جايدري

* توضيح: اين مطلب خرداد ۱۳۸۷ در وبلاگ منتشر شده و اينك با اطلاعات تكميل‌تر بازنشر می‌شود.

علیرضا افتخاری به یاد رضا سقایی، لری خواند!

خرم‌آباد، افتخار میزبانی افتخاری و اولین اجرای گروه ارکستر ملی ایران در کشور را پیدا کرد.

به گزارش پایگاه خبری یافته، پنجشنبه 19 اسفندماه 1395 کنسرت گروه ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان و با صدای علیرضا افتخاری در سالن خانه کشتی خرم‌آباد برگزار شد.

در حاشیه:
* گروه ارکستر ملی شامل 65 نوازنده و 10 نفر عوامل صدا، چهارشنبه‌شب با 3 دستگاه اتوبوس وارد خرم‌آباد شده و در هتل سالیز مستقر شدند.
* اگر چه ساعت شروع کنسرت 19 روی بلیت‌ها قید شده بود ولی امین ساکی به عنوان مجری آغازگر مراسم از ساعت 19:45 روی سن رفت و به حضار و گروه ارکستر ملی خیرمقدم گفت.
* سپس حجت‌الاسلام حمیدرضا حنان مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان با اشاره به استقبال خوب مردم خرم‌آباد از کنسرت‌ها و عملکرد فوق‌العاده انجمن موسیقی لرستان، بیان کرد که لرستان اولین استانی است که ارکستر ملی آنجا کنسرت برگزار می‌کند.
* مسعود رایگان و وحید موسائیان هنرپیشه و کارگردان خرم‌آبادی، مهمان ویژه کنسرت بودند. وحید موسائیان برادر ماهور موسائیان همسر استاد فریدون شهبازیان نیز هست.
* نوازندگان زن ارکستر ملی با سرپوش گلونی به وارد شدند و شهبازیان گفت که به افتخار و احترام شما (لرستانی‌ها) امشب گلونی به سر دارند.
وی همچنین اشاره داشت که امروز سالروز تولد مرحوم نسرین جافری شاعر لرستانی است که سال قبل بدرود حیات گفت و اجرای امروز را به روح وی تقدیم کرد. مرحوم نسرین جافری مادر همسر استاد شهبازیان بود.
* اکثر نوازندگان ارکستر ملی، جوان بوده و زیر 30 سال سن داشتند. آندیا شهبازیان دختر استاد فریدون شهبازیان نیز جزو نوازندگان ویلن دو بود.
* سازهای مورد استفاده ارکستر شامل: ویلن مک، ویلن دو، آلتو، ویلنسل، کنترباس، فلوت، ابوا، کلارینت، فاگوت، تار، سنتور، نی و سازهای کوبه‌ای بود.
* 45 دقیقه از سانس اول کنسرت گذشته بود که هوشنگ بازوند استاندار لرستان نیز همراه معاونانش وارد سالن شد و در ردیف اول قرار گرفت. اسد عبدالهی فرماندار خرم‌آباد از ابتدا در سالن حضور داشت.
* فرج علی پور، فضل‌الله صفاری و بسیاری دیگر از هنرمندان لرستانی نیز در سالن حضور داشتند. استاد علی پور در بخشی از برنامه، دسته‌گلی به استاد افتخاری اهدا کرد.
* از ظرفیت 2 هزار و 500 نفر سالن با احتساب جایگاه ویژه (صندلی‌های وسط محوطه سالن)، حدود هزار و 700 صندلی پر شده بود. این عدم استقبال حداکثری احتمالا به دلیل مصادف شدن زمان کنسرت با ایام پایان سال بود.
* گاهی سکوت لازم توسط حضور در سالن برقرار نمی‌شد و بخصوص صدای کودکان و گریه آن‌ها، سکوت سالن را بر هم می‌زد. همین موضوع باعث شد شهبازیان یک‌بار جهت لزوم رعایت سکوت برای تمرکز گروه تذکر دهد. انتظار می‌رود در کنسرت‌های بعد کودکان را همراه نیاوریم و سکوت لازم را رعایت نماییم.
* استاد افتخاری در بخش پایانی یاد استاد رضا سقایی حنجره فاخر قوم لر را گرامی داشت و اشاره کرد که مرحوم سقایی برای سربلندی موسیقی لری، رنج فراوان کشید به همین خاطر، آخرین قطعه را به یاد رضا سقایی به یکی از آثار او اختصاص داد و لری خواند. البته به دلیل ناآشنایی ایشان با گویش لری، برخی کلامت صحیح تلفظ نمی‌شد که ایشان قبل از اجرا اشاره کرد فرصتی برای تمرین آن نداشته است.
* ارکستر ملی ایران 4 قطعه موسیقی از آلبوم نیلوفرانه و 5 قطعه موسیقی از مجموعه شور عشق را در خرم‌آباد اجرا کرد.
* کنسرت ساعت 21:35 خاتمه یافت.
* گفته می‌شود برای هر شب اجرا، مبلغ 3 تا 5 میلیون تومان از انجمن موسیقی لرستان اخذ می‌شود!

رضا جایدری/ یافته





ماجرای مرگ يك هنرمند و نجات معجزه‌آساي يك هنرمند ديگر لرستاني

استاد پیرولی کریمی فرزند بارانی سال 1303 در منطقه ده‌پیر خرم‌آباد متولد شد و در نوجوانی زیر نظیر اساتیدی چون همت‌علی سالم به نواختن کمانچه روی آورد و از خوانندگان و نوازندگان مطرح خرم‌آباد در دهه 30 شد

روز 17 اردیبهشت 1340 در حادثه‌ای و بر اثر یک سوتفاهم، مرحوم قوچ‌علی راج از دیگر نوازندگان شهیر کمانچه لرستان با تفنگ به سمت مرحوم پیرولی شلیک کرد که باعث اصابت گلوله به وی و نیز به یدالله مطرب شد و هر دو نفر کشته شدند

مرحوم پیرولی به بهداری منتقل شد و توسط دکتر محجوبی مورد عمل جراحی قرار گرفت.

عکس زير یک روز پس از آن حادثه است و به گفته آقای باقر درافشان، مرحوم پیرولی که قطعات موسیقی ناتمامی داشت در این لحظات هنگامی که دکتر محجوبی مچ دست او را گرفت تا نبضش را بگیرد، او نیز دست دکتر را محکم فشرد و با صدایي نحیف گفت: دکتر هر چه بخواهی به تو می‌دهم، نگذار بمیرم

متاسفانه با وجود تلاش‌های دکتر محجوبی، روز 21 اردیبهشت 1340 پیرولی درگذشت

پیکرش را حدود 70 متر بالاتر از گنبد خضر دفن کردند، جایی که بعدها مرحوم علی‌رضا حسینخانی نیز در این بخش آرامستان خضر به خاک سپرده شد

آقای باقر درافشان سال 1387 با مرحوم قوچ‌علی راج مصاحبه ای یک ساعته داشت که از این گفتگو توسط آقاي مهرداد زرين‌جويي كارمند ميراث فرهنگي لرستان فیلمبرداری شد

 

مشروح واقعه و گفته‌های مرحوم راج (دایی ناتنی استاد فرج علی‌پور) در خصوص آن واقعه به این شرح است:

بین من و مرحوم پیرولی را عده‌ای نامرد بر هم زدند و با آوردن و بردن حرف، آتش دشمنی را شعله‌ور کردند

روزی (17 اردیبهشت 1340) یکی از اهالی شهر به من گفت چه نشستی که پیرولی قصد کشتنت دارد و مقدمات آن را هم فراهم کرده و گفته پول خونش را هم آماده کرده‌ام!

من (قوچ‌علی) نیز که راستش اندکی ترسیده بودم، تفنگ برداشتم و از راه پشت بام منزل در پشت بازار به سمت منزل پیرولی رفتم و دیدم که وی بخش زیادی از اساس منزلش را وسط حیاط ریخته و دارد بقیه را هم جمع می‌کند تا از آن‌جا برود؛ به همین دلیل بیشتر شک کردم که نکند تهدید او راست باشد. یدی (یدالله) که مشغول کمک به مرحوم پیرولی بود مرا دیده بود و به او اطلاع داد.

راج در ادامه گفت: در این لحظه، یدی که ترکه‌ای در دست داشت از پشت سر به من نزدیک شد و من که سایه او را دیدم برگشتم و از ترس دستپاچه به سرش شلیک کردم.

با فریادهای یدی که زخمی شده بود، پیرولی به سرعت به سمت یخ‌دان قدیمی خانه‌اش رفت تا اسلحه بردارد و من که بیشتر ترسیده بودم، به داخل حیاط و سمت او رفتم و وقتی قصد داشت اسلحه بردارد، دستش را نشانه گرفتم اما گلوله از كنار دستش رد شد و به زیر شکمش اصابت کرد و نقش بر زمین شد؛ من هم که خیلی ترسیده بودم به سرعت فرار کردم.

وی ادامه ماجرا را این طور در فیلم بیان می‌کند: پس از فرار مدتی در چاله های اطراف شهر و بعد به قبرستان خضر رفته و درون یک لحد (به لري: لحك) مخفی شدم. بین راه به یکی از نزدیکانم گفتم که کجا می‌روم. چند روز داخل آن لحک بودم و آن شخص شب‌ها برایم اندکی آب و غذا می آورد و روزی که پیرولی را برای دفن آوردند، او را دقیقا در قبری نزدیک مخفی‌گاه من به خاک سپردند.

قوچ‌علی راج افزود: در مراسم خاکسپاری تهدیدهای دوستان و اطرافیان پیرولی را براي تقاص شنیدم. پس از آن تا تاریکی هوا آن‌جا ماندم و وقتی قصد داشتم از مسیر کوچه‌باغ خضر به آب چم‌چقل بزنم، دو چوپان مرا دیدند و فریاد زدند که این همان ضارب است؛ به ناچار با آن‌ها درگیر شدم که یکی از آن‌ها فرار کرد و دیگری را همان‌جا بستم و به آب زدم و به منزل یکی از آشنایان در خیرآباد رفتم. چون چند روز داخل لحد بودم، بدنم به شدت بو می‌داد. پس از استحمام، ساعت 4 صبح از مسیر چمشک، گچ‌گچان و شهبازان ابتدا به اندیمشک رفتم و پس از مدتی به خرمشهر و از آن‌جا هم تهران رفتم.

وی ادامه داد: در تهران یک استوار همشهری خودمان را دیدم و او که ماجرای مرا می‌دانست به من گفت از این‌جا تکان نخور تا بروم و جایی امن برایت پیدا کنم اما لحظاتی بعد با تعدادی مامور برگشت و مرا دستگیر کردند!

پس از برگزاری دادگاه با پادرمیانی شماری از خرم‌آبادی ها مثل مرحوم علی امین (کارمند ثبت احوال) و حاج محمدعلی جایدری، بالاخره با پرداخت دیه، رضایت و عمر دوباره گرفتم در حالی که از آن اتفاق ناخواسته بسیار متاثر بودم به ناچار خرم‌آباد را ترک کرده و ساکن اندیمشک شدم.

وی به نکته جالبی اشاره می‌کند: در بخشی از اندیمشک به یاد محله پشت‌بازار خرم‌آباد، محله‌ای به نام پشت‌بازار ایجاد کردم!

قابل ذكر است مرحوم "قوچعلی راج" 2 دی 1392 به سن 87 سالگی درگذشت و در اندیمشک به خاک سپرده شد.

 

18 اردیبهشت 1340  بهداری خرم‌آباد

استاد پیرولی کریمی 3 روز قبل از مرگ روی تخت بهداری

🔴 از راست:

1. ابوالفتحی (پرستار بهداری)

2. دکتر مصطفی محجوبی (جراح/ که اکنون در تهران روزگار می‌گذراند و سال 1356 مدتی سرپرست دانشگاه لرستان تازه‌تاسیس بود)

3. علی کریمی (ایستاده/ برادر مرحوم پیرولی که سال 1357 درگذشت)

4. سیدمحمود موسوی‌نژاد (خبرنگار/ اکنون ساکن لواسان تهران است)