براي اين پست، مطلبي آموزشي در ارتباط با درجات نظامي قرار ميدهم، شايد كسي علاقهمند بود مطالبي در اين زمينه بياموزد.
ردهبندي جهاني درجههاي نظامي(از رتبه ۱ تا ۲۱) و علامتهاي نصب شده توسط نظاميان نیروزی زمینی ارتش ايران:
علامت | درجه | رده |
لا و يك خط بالاي آن روي بازو | سرباز سوم(بيسواد) | 1 |
لا و دو خط بالاي آن روي بازو | سرباز دوم(كمسواد) | 2 |
لا و سه خط بالاي آن روي بازو | سرباز يكم(ديپلمه) | 3 |
سه خط روي آستين(مچ) | سرجوخه | 4 |
آرم 8 روي بازو | گروهبان سوم | 5 |
دو 8 بالاي هم روي بازو | گروهبان دوم | 6 |
سه 8 بالاي هم روي بازو | گروهبان يكم | 7 |
سه 8 و يك خط زير آن | استوار دوم | 8 |
سه 8 و علامت مساويزير آن | استوار يكم | 9 |
يك ستاره كوچك روي شانه | ستوان سوم | 10 |
دو ستاره كوچك روي شانه | ستوان دوم | 11 |
سه ستاره كوچك روي شانه | ستوان يكم | 12 |
چهار ستاره كوچك روي شانه | سروان(كاپيتان) | 13 |
يك ستاره بزرگ روي شانه | سرگرد(ماژور) | 14 |
دو ستاره بزرگ روي شانه | سرهنگ دوم | 15 |
سه ستاره بزرگ روي شانه | سرهنگ(كلنل) | 16 |
آرم جمهوري اسلامي(الله) | سرتيپ دوم | 17 |
آرم (الله) و يك ستاره كوچك | سرتيپ | 18 |
آرم (الله) و 2 ستاره كوچك | سرلشكر | 19 |
آرم (الله) و 3 ستاره كوچك | سپهبد | 20 |
آرم (الله) و 4 ستاره كوچك | ارتشبد | 21 |
تا درجه استواري، علامت درجه روي بازو نصب ميشود. از درجهي ستوان سومي به بالا، درجهها روي شانه نظاميان نصب شده و فرد نصب كننده افسر تلقي خواهد شد. مثلاْ ستوان سوم، یک ستارهی كوچك روي شانهي راست و يكي روي شانهي چپ نصب ميكند.

ترفيع در درجهها هر ۴ سال يكبار صورت ميپذیرد. فقط از درجهي سرهنگ دومي به سرهنگ(سرهنگ تمام) این مدت ۳ سال است.
از درجهي سرهنگ به بالا در ارتش ايران از لفظ امير و در سپاه از كلمهي سردار استفاده ميشود. اين واژهها جايگزين كلمهي تيمسار (ژنرال) كه قبل از انقلاب به كار ميرفت گرديده است.
جالب اين كه در دورهي رضاشاه، استفاده از دو اسم سردار و امير براي افراد ممنوع شد! بر همین اساس در خرمآباد افرادي نظير سردار (جهانگير) توكلي، سردار (بهرام) طولابي، سردار (حسين) غلامرضايي، امير (ايرج) رستمي، امير (نامدار) عيلامي... مجبور به تعويض نام خود شدند!
***
پس از تشكيل ارتش منظم در دوران حكومت رضاخان، حدود ۱۵۵ نفر تا پيروزي انقلاب به درجهي سپهبدي رسيدند.
اولين ايشان، سپهبد احمدآقا اميراحمدي(قصاب لرستان) است كه در تاريخ يكم فروردين 1308 خورشيدي به پاس سركوب مخالفینی چون اسماعيلآقا سيميتقو، ميرزا كوچكخان جنگلي، شيخ خزعل و به خصوص جریانات طوايف لرستان، مفتخر به کسب عنوان اولين سپهبد ايران شد و اتفاقاً كتاب خاطراتش نيز با همين عنوان به چاپ رسيد!
از زمان تشكيل ارتش منظم در ايران تا پيروزي انقلاب حدود هزار نفر نيز درجه سرتيپي تا ارتشبدي داشتند.
10 سپهبد اول ايران به ترتيب عبارتند از: احمد اميراحمدي، محمد شاهبختي(زکریا)، مرتضي يزدانپناه، محمد نخجوان(امير موثق)، امانالله جهانباني، علي رزمآرا، علياصغر نقدي، فرجالله آقاولي، فضلالله زاهدي و عبدالله هدايت.
عبدالله هدايت در يك مهر 1337 خورشيدي به عنوان اولين ارتشبد ايران برگزيده شد. پس از پيروزي انقلاب، تفويض درجات نظامي محدود به سرلشكر (رتبه ۱۹) شد و حداكثر درجه سرلشكري براي فرماندهي كل سپاه پاسداران، فرماندهي كل ارتش و همچنين فرمانده ستاد کل نيروهاي مسلح در نظر گرفته شد. فقط شهيد صياد شيرازي، با يك درجه تشويق به پاس شهادت، تنها سپهبد نيروهاي مسلح پس از انقلاب محسوب ميشود.
همانطور كه عنوان شد عبدالله هدايت در سال ۱۳۳۷ به عنوان اولين ارتشبد ايران و رئيس ستاد بزرگ ارتشتاران منصوب شد. در آن دوره، درجهي ارتشبدي، تحميلي بود كه مستشاران آمريكايي به ارتش ايران وارد آوردند. ارتقاء درجهي ارتشبدي به هدايت موجب رنجش عدهاي از اميران ارتش نظير سپهبد يزدانپناه و سپهبد اميراحمدي (كه 29 سال در درجهي سپهبدي باقي مانده بود) گرديد.
هنگام طرح لايحهي مربوط به آن در كميسيون مجلس سنا، اميراحمدي در حالي كه قسمتي از لباس خورد را درآورده بود، جاي چندين گلوله را به سناتورها نشان ميداد و ادعا داشت كه اين درجه بايد از آن او باشد! يزدانپناه با اعتراض شديد عنوان نمود: در زماني كه من درجهي سرتيپي داشتم، عبدالله هدايت ستوان دوم بوده است. حال چگونه از لحاظ درجه بايد بر من ارشديت داشته باشد؟! (روزشمار تاريخ ايران، باقر عاقلي)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ارتشبد عبدالله هدايت فرزند غلامعلي هدايت، مردي صحيحالعمل، سليمالنفس و وطنپرست بود كه معمولاً با آمریکاییها در راه رسيدن به مقاصدشان در ايران مخالفت مینمود. به همين سبب ۲۴ اسفند ۱۳۳۹ از رياست بزرگ ارتشتاران بازنشسته و سناتور شد. وي ۶ شهريور ۱۳۴۱ به تحريك آمريكاييها از سوي رژيم شاه بازداشت شد و ۲۲ فروردين ۱۳۴۷ به سن ۶۹ سالگي درگذشت. (منبع: خاندانهاي حكومتگر در ايران، باقر عاقلي)
تا زمان پيروزي انقلاب ۱۹ نفر شامل: عبدالله هدايت، عبدالحسين حجازي، بهرام آريانا، فتحالله مينباشيان، جعفر شفقت، فرجالله رسايي، فريدون جم، سعید اعزازی، غلامعلي اويسي، نعمتالله نصيري، غلامرضا ازهاري، رضا عظيمي، محمد خاتمي، فضائل تدين، حسين فردوست، عزتالله ضرغامي، حسن طوفانيان، محمد هوشيار و عباس قرهباغي (آخرين ارتشبد ايران) موفق به رسيدن تا درجهي ارتشبدي شدند.
از اين جمع، یک نفر (رسایی) از نیروی دریایی، ۴ نفر از نیروی هوایی و بقیه از نیروی زمینی بودند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از لرستانیها، تا كنون غير از سپهبد نصرالهي، سپهبد آذربرزين و سرلشكر بهاروند، هنوز كسي به درجهي بالاتر از سرتيپي نرسيده است.
سرلشكر قاسم بهاروند سال 1336 درجه سرتیپ و سال 1340 سرلشکری گرفت و سال 1342 رئيس دادگاه عالي ويژه ادارهي دادرسي ارتش ايران بود.
سپهبد "عبدالمجيد نصرالهي" سال ۱۲۸۷ در منطقه هزار جریب از توابع بروجرد لرستان به دنيا آمد. وی اصالتاْ از طایفهي دالوند تیرهی جشنیان و از عموزادههاي خاندان "پورپرويز" است.
وي سال ۱۳۰۹ وارد دانشكده افسري شد و در سال ۱۳۱۱ فارغالتحصيل گرديد. سال ۱۳۲۵ درجه سرهنگي، سال ۱۳۳۲ درجه سرتيپي، سال ۱۳۳۷ درجه سرلشكري و سال ۱۳۴۱ درجه سپهبدي دريافت كرد.
سپهبد نصرالهي فرمانده سپاه غرب و فرمانده ارتش يكم نيز شد. سال ۱۳۴۳ با سمت معاونت نيروي زميني ارتش بازنشست گرديد.
پس از بازنشستگي قريب ۳ سال يعني تا سال ۱۳۴۶ استاندار سيستان و بلوچستان بود. سرانجام ۱۲ تير ۱۳۵۹ در تهران درگذشت.
سپهبد عبدالله (شاپور) آذربرزين نيز كه پدرش نظامي بود سال 1308 در خرمآباد به دنيا آمد.
وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي از ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ تا ۶ اسفند ۱۳۵۷ رئیس ستاد نیروی هوایی ملی ایران بود و پس از آن به انگليس و به آمريكا رفت و در بورلی هیلز کالیفرنیا اقامت گزيد. (تکمیلی: وی آبان 1394 درگذشت)
پژوهش: رضا جايدري
+ نوشته شده در پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۷ ساعت 2:1 توسط رضا (محمدرضا) جایدری
|