جالب اين كه در بالاي درختي كهنسال جلوي مسجد آراسته، يك جفت لك‌لك(اَترگ) ساليان متمادي در بهار روي آن درخت لانه ساخته و جوجه‌هايي مي‌پروراندند! اين لك‌‌لك‌ها گاه آوائي مانند قرقرِ كشيدن قليان سر مي‌دادند كه صداي آن تا مسافتي دور به گوش مي‌رسيد. گفته مي‌شد لك‌لك و پرستو از مكه مي‌آيند! از اين نظر لك لك را حاجي لك‌لك و پرستو را سيد مرغ‌ها مي‌گفتند.

        سقف خانه‌ها تير چوبي بود. پرستوها در كنار تير خانه با گل به طرز مخصوصي لانه مي‌ساختند. اين لانه‌ها براي چندين سال باقي مي‌ماند و هر ساله پرستوها لانه خود را ترميم مي‌كردند. براي حاجي لك‌لك و پرستو حركت خاصي ملحوظ مي‌گرديد. زير لانه‌ي پرستو پارچه‌اي نصب مي‌شد كه فضولات آن‌ها روي فرش اطاق ريخته نشود. پرستو مخصوصاً در اذان صبح زمزمه‌ي دلنشيني سر مي‌داد كه چون انتها‌ي صداي خود را مي‌كشيد، تصور مي‌شد كه مي‌گويد: هوالابتر! و گفته مي‌شد سوره " الم تر كيف " را مي‌خواند! وجود پرستو را در خانه موجب خير و بركت مي‌دانستند.

پل حاجي(خرم‌آبادي) تا معدن سنگ(خيابان امام خميني) از سبزه‌ميدان تا چهار راه بانك:

          گرداب بزرگ در غرب اين قسمت قرار داشت. علاوه بر اين كه به وسيله‌ي نهرهایی كه از آن منشعب مي‌گردید و باغ‌هاي جنوب شهر را آبياري مي‌كرد.‌ آب آن، چندين آسياب را مي‌چرخاند و به وسيله‌ي قنات و چاه به قسمت زيادي از خانه‌هاي پشت‌بازار و درب‌دلاكان آب آشاميدني(تا حدود سال 1325) مي‌رساند. در ضلع شمالي گرداب، فقط ساختمان اداره‌ي دارائي قرار داشت.

          در سرچشمه‌ي گرداب، قلمستان مصفائي بود كه قهوه‌خانه‌اي در وسط آن قرار داشت و محل دنجي براي كشيدن ترياك و اجتماع نانواها بود. نهر ديگري از اين گرداب منشعب مي‌شد كه در كوچه‌ي آيت‌الله کمالوند، آسياب آبي 3 گرداب را مي‌چرخاند و ادامه‌ي آن از زير سبزه‌ميدان عبور كرده و در گوشه‌ي پل شهر، آسياب آبي معروف به آسياب حاجي نصراله[۵]  را مي‌چرخاند.

         از قباله و بنچاقي كه از پدر بزرگم(مرحوم حاج هاشم عباسي)‌ در دست است، سهم‌الارث يكي از وراث امام جمعه[5] را حدود ۱۳۰ سال قبل خريداري نموده و چنين بر مي‌آيد كه باغ‌ها و ساختمان‌هاي ويلائي(به نام قلعه) از غرب به گرداب بزرگ، شرق به رودخانه، از جنوب به مسيري كه به پل بزرگ منتهي مي‌گردد و شمال به خيابان دارائي، ملك امام جمعه بوده است.

از پل خرم‌آبادي تا معدن سنگ:

از چهارراه بانك تا حدود 200متر به ميدان كنوني شهدا مانده، در قسمت غرب دو دستگاه ساختمان بزرگ قديمي در گودي ساخته شده بود. طبقه‌ي دوم آن‌ها همسطح خيابان بود. بانك‌ملي فعلي[شعبه مركزي] يكي از آن دو دستگاه است. دستگاه ديگر مدتي مدرسه بود. در قسمت شرق، ساختماني چند هزار متري متعلق به مرحوم جواد شجاع‌چاغروند بود كه انتهاي آن به ديوار استانداري‌مي‌رسيد. چند ساختمان نسبتاً وسيع هم در آن حوالي بود.

خيابان امام خميني:

در حدود دويست متري ميدان شهدا را گِل‌باغچه مي‌گفتند كه سه متري از سطح خيابان مرتفع‌تر بود و شامل تاكستاني وسيع و درختاني متنوع و گل‌هاي رز زرد بود.‌در انتهاي آن نرسيده به معدن‌سنگ، نزديكي‌هاي پل جديد[پل وليعهد يا شهدا كنوني]، آسيابي مي‌چرخيد موسوم به آسياب گل زرد. اين آسياب و آسياب گرداب سنگي(گرداوبردي) حدود 6 ماه كه گرداب آب داشت مي‌چرخيدند.

         پي‌نویس ها:

1_ حاج علي‌اصغر ناصريان‌ از تيره‌ي دارايي فرزند ناصر فرزند قربان فرزند صفرعلي‌بيگ فرزند ابراهيم‌بيگ و پدر محمدجواد و محمد ناصريان‌خرم‌آبادي، سال 1252 خورشيدي در خرم‌آباد به دنيا آمد و به سال 1338 درگذشت. پیکرش در صحن حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد. عمليات احداث پل حاجي روز پنج‌شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۳۲ آغاز و در سال ۱۳۳۴ به پايان رسيد.

2_ سيد محمود كشفي از سادات موسوي‌خرم‌آبادي، فرزند سيد مهدي و پدر سيد ابوطالب، سيد كريم و سيد رحيم كشفي مي‌باشد. وي در حدود 1230 خورشيدي متولد و مهرماه ۱۲۹۷ درگذشت و در گورستان خضر خرم آباد به خاک سپرده شد.

3_ به گفته‌ي آقاي ايزدپناه، اين عمل ننگين با دخالت و  اصرار رييس وقت شهرباني و حمايت عده‌اي از همشهريان سودجو كه در شهرداري خرم‌آباد نفوذ داشتند صورت پذيرفت. مرحوم علي‌محمد ساكي(شهردار وقت خرم‌آباد) نيز مغلوب فشارهاي اين افراد شد.

4_ حاج‌سيد سعيد آراسته فرزند سيد اسماعيل عرب‌زاده فرزند سيد الياس فرزند سيد قاسم متولد 1296 در خرم‌آباد و متوفي به تاريخ 30 آذر 1375 مي‌باشد. جد وي كه از طايفه‌ي خرسان نجف بود و در اواسط دوره‌ي قاجار به خرم‌آباد مهاجرت نمود. گفتني است فرزندان برادر سيد قاسم با نام خانوادگي واعظ‌بطحائي (بطحايي) در همدان و تهران زندگي مي‌كنند.

۵ـ حاج نصرالله اسعد از طایفه‌ي كرزه‌بر فرزند حيدرخان و پدر خاني اسعد ساكن كوي باباطاهر بود. وي سال ۱۳۴۱ در ۸۲ سالگي درگذشت.

۶ـ مير سيد علي فرزند سيد عزيزالله از خاندان جزایری(پسرعموي سيد نعمت‌الله)، دوره‌ی‌ والی‌گری علی‌مردان ‌خان و به دعوت وي، در حدود سال ۱۰۰۰شمسي ‌به عنوان امام جماعت خرم‌آباد انتخاب گرديد. از آن پس، بازماندگان ايشان اين مقام و منصب را به صورت موروثي در اختيار داشتند. سید احمد و سید محسن امامی فرزندا مرحوم سید محمد از بازماندگان ایشان هستند.

                                                                                   ادامه دارد...