بازي‌هاي بومي خرم‌آباد

بازی‌های بومي شهر ما را از يك منظر می‌توان به دو گروه تابستاني و زمستاني يا به سخن ديگر بازی‌های فصل‌های گرمايي و سرمايي تقسيم كرد.
بازی‌های نخست در فضاي باز و ديگر بازی‌ها در فضاي بسته به البته می‌توان از دو گروه یاد شده بازی‌هایی را استخراج كرد كه در تمام سال قابليت اجرا دارند. به‌ عنوان‌ مثال دال‌پلو، گرگم گله، جوزو، قاو‌بازي(1)، طاق پيل اشكسه، گرگ‌بازی، آسمو چه رنگه؟، هفت‌سنگ، آلاپشتي، كمربند‌بازي، خروس‌جنگی(2)، خانه‌بازي، كرو، قلما‌سنگ، تيركموبازي، سرسره‌بازي و ... در فضاي باز به انجام می‌رسند و بيش‌تر بهاري و تابستانی‌اند.
بازی‌هایی نيز چون مخن، مشت مشتكي، قالپر، ترمغ‌بازی، يه قُل دوقُل، دادا گسنمه، شاه‌وزير، پُر/ گل ‌یا پوچ، نقطه‌بازی، لال‌بازي و ... بيش‌تر بازی‌هایی پاييزي و زمستانی‌اند كه در فضاي بسته انجام می‌رسند. البته ممكن است پر شر و شوران بازی‌های فصل‌های گرمايي را در فصل‌های سرما و يا به ‌عکس انجام دهند، اما معمول آن است كه هر بازي زمان و موقع خاصي دارد.
بازي‌هاي بومي خرم‌آباد 
از منظر ديگر می‌توان بازی‌های محلي شهر ما را به 3 گروه پسرانه، دخترانه و تركيبي تفكيك كرد. به ‌عنوان ‌مثال كمربندبازي و خروس‌جنگی در زمره‌ی بازی‌های پسرانه هستند و یه قُل دوقل و خانه‌بازي در شمار بازی‌های دخترانه محسوب می‌شوند، اما گاهي كودكان و نوجوانان به دليل آن‌که همبازي هم‌جنس خود را ندارند به بازی‌های جنس مخالف تن می‌دهند و يا به بازی‌های تركيبي روي می‌آورند.
بازی‌های بومي را می‌توان به 2 گروه جسمي و فكري تقسيم كرد. هدف از بازی‌های نوع اول پرورش اندام، تقويت بدن، ايجاد نشاط و تحرك و چابكي و چالاکی است و نوع دوم بيش‌تر جنبه سرگرمي دارد و به‌ منظور هوشياري، دقت نظر و تقويت حافظه است. بازی‌های نوع اول با ویژگی‌های ورزش‌های رسمي ملي و جهاني هم‌خواني دارند و نزدیک هستند گاه افتخاراتي را براي شهر و ديار ما به ارمغان آورده‌اند. به‌عنوان‌مثال بازي "دسش‌ده‌/ دسش دي" كه از یک‌سو شبيه هندبال و از سوي ديگر به بازي رگبي می‌ماند.
چون در شهر ما و محله‌ها و حومه اين بازي در دهه‌هاي 30 و 40 بسيار معمول بود سبب شد تيم هندبال خرم‌آباد در دهه‌های 50 و 60 همواره قهرمان و يا نایب‌قهرمان كشور شود.
 
امروزه بازی‌های بومي و محلي يكي پس از ديگري در حال منسوخ شدن هستند. در سه دهه اخير، دست‌كم در دو مقطع: واپسين سال‌های دهه 50 به سبب تغییر ارزش‌ها و ميانه دهه 70 به دليل فراگيري بازی‌های رایانه‌ای، بخش عمدهاي از بازی‌های محلي به فراموشي سپرده شدند.
در حال حاضر پدران گرفتار معيشت و آپارتمان‌نشین مجالي ندارند كه بازی‌های محلي را به فرزندان خود آموزش دهند. خانه‌ها به‌مرور کوچک‌تر شده‌اند. آنان كه تمكن داشته‌اند بازی‌های رایانه‌ای را در خانه باب کرده‌اند و كساني كه ازنظر اقتصادي با دشواري مواجه بوده‌اند سيد فريد قاسميوقت ُخردسالان خود را با کار و درس پر كرده‌اند.
 پس رواست براي جلوگيري از افسردگی‌های مزمن و رخوت‌هایی كه پيري زودرس را به دنبال دارد، كار به دستان با اختصاص مكان خاص در محله‌ها و احياي آن دسته از بازی‌های بومي اخلاق‌مند، ضمن پاسداري از سنت‌های ديرين كه فتوت و جوانمردي را به سازندگان فردا ارزاني می‌دارد، به نشاط هر چه بيش‌تر اين سرمایه‌های انساني ياري رسانند چنین باد.
سيد فريد قاسمي
 
____________________________

 پی‌نویس‌ها:
(1)- اين عنوان به 2 بازي اطلاق می‌شود و مرادم نوع انسانی است
(2)- اين بازي نيز 2 نوع است و اين‌جا مقصود نوع انساني است.
 
توضيح: اين مطلب 30 مهر 1388 در صفحه 5 شماره 7 دوهفته‌نامه "لرستان ورزشي" منتشر شده است.
 

ورزش خرم‌آباد در نیم ‌قرن پيش

 ایرانی‌ها اساساً در زمینهٔ ورزش‌های انفرادي نظير كشتي و وزنه‌برداری از ديرباز در جهان مطرح بوده‌اند. در سال‌های اخير نيز اقبال ما در ورزش‌های رزمي نظير جودو، كاراته، تكواندو و برخي رشته‌های ديگر نيز زياد شده و جوانان ايراني در اين رشته‌ها نيز موفقیت‌های مهمي داشته‌اند.
منتها كشتي، ورزش اول و سنتي ايران بوده و هست. افتخارات ورزشي ايران از سال 1330 به بعد در میدان‌ها جهاني و المپيك متوجه کشتی پهلواني و زورخانه‌ای ايران نيز سابقه‌ای به درازاي تاريخ دارد.
آن زمان، در زورخانه‌ها، بعد از ستايش خالق و نعت رسول و ذكر صفات پهلواني مولا علي (ع) از پورياي ولي شخصيت نامدار قرن هفتم كه نام اصلي وي محمود خوارزمي است، به‌ وسیله‌ی مرشد و ميان‌داران بر زبان‌ها جاري و ساري بود. بسياري از پهلوانان قديم ايران نظير پهلوان ابراهيم يزدي بزرگ، پهلوان اكبر خراساني، سید حسن رزاز شجاعت، حاج محمدصادق بلورفروش و در دهه‌ی 30 تا 40، زنده‌یاد غلامرضا تختي، امامعلي حبيبي، منصور مهدی‌زاده، عباس زندي مدنظر بوده و در وزنه‌برداری كه از دهه‌ی 20 در ايران باب شد، جعفر سلماسي، محمود نامجو، ميررسول رئيسي، دكتر حسن رهنوردي، جلال منصوري، فيروز پنهان، محمد نصيري و در دهه قبل حسين رضازاده و حسين توكلي كه گردن‌آویز طلای المپيك را به دست آوردند، نشانه‌ی اقبال جوانان اين مملكت به اين رشته‌ی ورزشي بوده است.
مرحوم نامجو به سن 40 سالگي در المپيك ملبورن توانست مدال برنز اين رشته را پس از استوگف روسي و چارلز وينسي آمريكايي كسب كند. وي 2 بار عنوان قهرماني جهان را زماني كه ایرانی‌ها هنوز به وزنه‌برداری روي نياورده بودند، مصری‌ها در كنار روس‌ها و آمریکایی‌ها از قدرتمندان این عرصه بودند، اما نتوانستند اين قدرت را حفظ كنند و کم‌کم با ظهور وزنه‌برداران ايران، ژاپن و چين، ميدان را خالي نمودند.
ورزش خرم‌آباد در نیم ‌قرن پيش/ لرستان ميزبان وزنه‌برداري قهرماني كشور
وزنه‌برداری در خرم‌آباد
حدود سال 1326، عبدالحسين فطرس اهل بروجرد كه ديپلم تربیت‌بدنی داشت به‌ عنوان دبير ورزش به خرم‌آباد آمد و در دبيرستان پهلوي سابق كه تنها دبيرستان پسرانه‌ی شهر بود به خدمت مشغول شد. وي بعدها رئیس تربیت‌بدنی اداره فرهنگ شد و چند سالي در این سمت باقي ماند تا این‌ که فارغ‌التحصیلان بومي رشته‌ی تربیت‌بدنی در سال 1339 به خرم‌آباد آمدند.
پس ‌از آن، فطرس دوباره دبير ورزش شد. در همان سال‌هایی كه فطرس كارش را در دبيرستان پهلوي به‌ عنوان دبير ورزش آغاز كرد، تعدادي از دانش‌آموزان مستعد خرم‌آباد به رشته‌ی وزنه‌برداری روي آورده و در اين رشته جايگاهي پيدا نمودند. سيد عبدالله خلفي، مرحوم سيد حسن چرمي (حكمت)، منوچهر كاظمي و هوشنگ صالحی‌لرستانی (پدر شهره لرستاني هنرپيشه سينما و تلويزيون) از نخستين كساني بودند كه به وزنه‌برداری روي آوردند و گه‌گاه در مسابقات قهرماني كشور نيز چون اين جوانان بدون مربي كاردان بوده و به‌صورت خودساخته و پرويز شجاعخودرو اين ورزش را دنبال می‌نمودند، لذا در عرصه‌های برخي از آن‌ها نيز به پرورش اندام علاقه‌مند رقابتي كشور موفقيتي كسب نمی‌کردند، شده و با استفاده از وسايل بسيار ابتدايي به اين ورزش روي آوردند. مرحوم پاپی‌علی شاهی‌نژاد، صادق سيف، زنده‌یاد مراد روزگرد، نورالله سيف، غلام (جهانشاه) اسدي و یدالله امید‌زاده از جمله‌ی اين افراد بودند.
ابزار كار آن‌ها يك جفت دمبل، فنرهاي دوطرفه و ميزهايي كه نجارها به‌صورت گردهمایی با راهنمایی ورزشكاران می‌ساختند، وسايلي بود كه مورد استفاده‌ی ورزشكاران پرورش اندام پس از نسل اول وزنه‌برداران خرم‌آباد، افرادي مثل محمد خلفي، پرويز شجاع، محسن حجاريان و پرويز جام‌آبادی به‌عنوان نسل دوم در اين رشته جا افتادند.
محمد خلفی از استعدادهاي نادر روزگار در زمان خود بود كه با استفاده از هوش بالا و فيزيك بدني مناسب مدارج ترقي را در اين رشته وي از يك دستگاه هالتر كه آن زمان قیمت بالایی داشت در منزل بهره می‌جست. خلفي اوايل دهه 40 با ركورد 322 كيلو در 3 حركت پرس، یک‌ضرب و دوضرب به نایب‌قهرمانی كشور هم رسيد. وي نقش مربي غیررسمی دوستانش را نيز ايفا می‌نمود.
سال 1343 مسابقات وزنه‌برداری قهرماني كشور در خرم‌آباد برگزار شد. سيد مصطفي وكيلي فرماندار وقت لرستان (از 1337 تا 1339) با سرلشکر ايزدپناه رئيس سازمان تربیت‌بدنی كشور رفاقت داشت و قول برگزاري اين مسابقات را در خرم‌آباد از وي گرفت. منتها مأموريت وي در لرستان به پايان رسيد و حسين عطايي فرماندار لرستان شد (1339 تا 1341) كه متاسفانه اين فرد ميانه‌ي خوبي با ورزش نداشت و تأخير در برگزاري مسابقه نيز به دليل سهل‌انگاري وي بود.
به‌ هر حال تابستان 1343 مقدمات فراهم شد و با تلاش رئيس فرهنگ لرستان، مسابقات در دبستان شاه‌عباس كه بعدها به نمونه تغيير نام يافت برگزار شد. اين مدرسه فضايي مناسب براي فعالیت‌های ورزشي داشت و مدير آن نيز فردي فعال و ورزش‌دوست به نام مرحوم روح‌الله سراجي بود.
 گروه‌های سراسر كشور ازجمله تهران كه استخوان‌بندی اصلي تيم ملي را تشكيل می‌داد به خرم‌آباد آمدند. از اتاق‌های مدرسه به‌عنوان خوابگاه ورزشكاران استفاده شدو غذاخوري هم مسافرخانه سعادت (2) واقع در شمشيرآباد تعيين گرديد. خرم‌آباد در آن سال‌ها مكان مناسبي كه بتواند پذيراي مسابقات كشوري باشد نداشت.
كلنگ يك سالن ورزشي سال 1338 بر زمين زده شد و خرداد 1339 به بهره‌برداری رسيد كه هنوز هم اين سالن در شمال شرقي ايرج كاظميمجموعه‌ی ورزشي تختي قرار دارد. (سالن كشتي)
اين سالن قبل از آن‌که مناسب مسابقات ورزشي باشد براي برگزاري امتحانات شایسته‌تر به نظر می‌رسید چرا که فاقد رختكن، دوش و وسایل ورزشي بود! به‌ هر حال براي افتتاح اين سالن، مراسمي با حضور فرماندار در نظر گرفتند.
 
ايرج كاظمي/ خرم‌آباد
 
پي‌نويس:
(1) در اوزان مختلف اين مسابقات، جعفر‌زاده، نکویی‌فرد، اميري و صفايي از خوزستان، سیف‌زاده و حکمت‌پور از اصفهان، دكتر صادقي از كرمانشاه و پيروي از مازندران به مقام‌های اول دست يافتند.
(2) اين مسافرخانه بعدها به جنب اداره پست در شمال قلعه فلك‌الافلاك نقل ‌مکان كرد و امروزه از آن اثري بر جاي نيست. چون سر راه شوسه‌ی خرم‌آباد به انديمشك قرار داشت، مسافران تهران- اهواز به‌ناچار شب را آن‌جا بيتوته می‌کردند. من نيز سال 44 به ‌عنوان افسر وظيفه پادگان وحدتي دزفول مشغول خدمت بودم و هر هفته یک ‌بار اين مسير را طي می‌نمودم. در خرم‌آباد گاراژ كارون و در انديمشك گاراژ حاج خنجر محل‌هایی بودند كه مسافران براي جابه‌جایی به آن‌جا مراجعه می‌کردند.

 
* توضيح: اين مطلب در صفحه 5 شماره 5 دوهفته‌نامه "لرستان ورزشي" به تاريخ 31 شهريور 1388 منتشر شده است.

خيابان شمالي ميدان تختي خرم‌آباد 1353

خيابان شمالي ميدان تختي خرم‌آباد 1353

تصويري از خيابان شمالي ميدان كنوني تختي خرم‌آباد در سال 1352

عكاس دوربين را در محل كنوني ميدان تختي قرار داده و از بخش شمالي آن كه امروزي خياباني است كه از اين ميدان به سوي ورزشگاه تختي خرم‌آباد امتداد دارد، عكس گرفته است.

از اواخر دهه 50 و اوايل دهه 60 ساخت و ساز در اين محدود افزايش يافت و بخصوص مدارس مختلفي در اين نقطه احداث شد.